الگوهای هارمونیک
چکيده
الگوهای هارمونیک با بکارگیری مجموعهای از اشکال هندسی که بر پایه نسبتهای فیبوناچی تعریف شدهاند، قادر به پیشبینی محدوده محتمل بازگشت روند میباشند. تمام الگوهای هارمونیک در جستجوی محدودهای با بیشترین احتمال برای صدور سیگنال بازگشتی هستند. این محدوده که با عنوان ناحیه PRZ معرفی میشود، بر مبنای نسبتهای فیبوناچی بین امواج مختلف، بدست میآید. احتمال بازگشت روند در این محدوده بسیار بالا بوده و این نواحی میتوانند تائیدکننده تکمیلی سینگال ورود یا خروج باشند.
به عبارت دیگر میتوان بیان نمود، الگوی هارمونیک اغلب به یک تارگت دقیق و مشخص برای ورود و خروج منتهی نمیشود بلکه محدودهی نسبتا وسیعی از همپوشانی چند فیبوناچی مختلف بدست میدهد که باید منتظر واکنش بازار به این محدوده بود. از اینرو ترکیب این الگوها با سایر روشهای تشخیص نقاط بازگشت، از جمله پرایس اکشن، الگوهای شمعی، اندیکاتورهای شاخص و غیره در سودآوری معامله بسیار تاثیرگذار خواهد بود.
در مقاله حاضر، در گام نخست انواع مختلف الگوهای هارمونیک در قالب یک تقسیمبندی کلی تشریح خواهد شد. سپس نحوه تعیین محدوده PRZ با استفاده از ابزارهای فیبوناچی توضیح داده میشود و در گام نهایی نیز برخی از نمونههای شناخته شده و کاربردی الگوهای هارمونیک در بازارهای معاملاتی مورد بررسی قرار میگیرد.
واژههاي كليدي: الگوی هارمونیک، نسبتهای فیبوناچی، سیگنال برگشتی، ناحیه PRZ
1- مقدمه
هارمونیک[2] در لغت به معنای سازگار و هماهنگ است و معمولا برای توصیف هر مجموعهای به کار میرود که اجزای درونی آن با یکدیگر در تعادل کامل به سر برند. در بازارهای مالی به مجموعهای از امواج که نسبتهایی هماهنگ و متعادل بین آنها برقرار باشد، الگوی هارمونیک گفته میشود[3]. منظور از این نسبتهای هماهنگ، وجود نسبتهای فیبوناچی[3] است. در این الگوها، نسبتهای کلیدی و پرتکرار فیبوناچی وجود دارند که اساس کار نحوه پیشبینی محدودههای با احتمال بالای برگشت روند محسوب میشوند.
ایده اولیه الگوهای هارمونیک نخستین بار توسط گارتلی ارائه شده است که در قالب یک الگوی 5 نقطهای که بعدها به نام او نیز نامگذاری شد، بیان گردید. سالها بعد اسکات کارنی، با انجام مطالعات تکمیلی، الگوی گارتلی و مجموعهای از الگوهای دیگر را معرفی نمود.
ساختار دقیق و منجسم این الگوها و احتمال زیاد برگشت روند در محدوده پیشبینی شده توسط آنها (در ترکیب با سایر ترفندهای معاملاتی)، حاکی از اهمیت تحقیقات انجام شده توسط گارتلی و کارنی است.
2- انواع الگوهای هارمونیک
در یک تقسیمبندی کلی، در بازارهای معاملاتی امکان تشکیل سه نوع الگوی هارمونیک وجود دارد که میتوان آنها را به صورت زیر خلاصه نمود:
* الگوی ABCD
این الگو پایه و اساس الگوهای هارمونیک محسوب میشود. این الگو از چهار نقطه اصلی تشکیل شده است که شامل الگوی کلاسیک AB=CD و زیرمجموعههای متعددی است که در ادامه به آن پرداخته میشود.
در این الگو، صرف نظر از میزان اصلاح قیمت در موج BC، هر یک از سطوح اصلاحی میتواند در تناظر با یکی از سطوحی فیبوناچی قرار بگیرد به گونهای که فاصله بین دو سطح دقیقا برابر یکصد واحد شده و الگوی AB=CD تشکیل شود.
در شکل 1 یک الگوی کلاسیک AB=CD نشان داده شده است.
شکل1- ساختار الگوی هارمونیک ABCD
* الگوهای کلاس A
الگوهای کلاس A از پنج نقطه اصلی تشکیل شدهاند که همگی باید پیوتهای ماژور [4]باشند. شروع این الگو با یک موجی است که از نقطه X شروع شده و در نقطه A به پایان میرسد. در ادامه این موج، در قالب امواج ABCD شروع به اصلاح میکنند و هدف پیشبینی نقطهی انتهایی حرکت موج CD است.
در الگوهای کلاس A، اندازه موج BC کوچکتر از موج AB است که وجه مشخصه آنها نسبت به سایر الگوها است.
در شکل 2 ساختار اصلی الگوی هارمونیک کلاس A نشان داده شده است. همانطور که مشاهده میشود، وجه مشخصهی این الگو شکسته نشدن کف یا سقف نقطه A (وابسته به الگوی صعودی یا نزولی[5]) است. به عبارت دیگر میتوان گفت پیوت C پایینتر از پیوت A تشکیل میشود(با فرض صعودی بودن) و از محدوده موج AB فراتر نمیرود.
از انواع مختلف الگوهای کلاس A میتوان به الگوی گارتلی[6]، الگوی پروانه[7]، الگوی خرچنگ[8] و غیره نام برد که در ادامه جزئیات دو الگوی گارتلی و پروانه تشریح میشود.
شکل2- ساختار الگوی هارمونیک کلاس A
* الگوهای کلاس B
وجه تمایز الگوهای کلاس B از کلاس A، شکسته شدن سقف یا کف نقطه A است. به عبارتیدیگر در این الگوها، میزان اصلاح در موج BC بیشتر از کل موج AB است و موج BC وارد محدوده اصلاح خارجی [9]میشود.
الگوهای این کلاس نیز از پنج نقطه اصلی تشکیل شده که جزء پیوتهای ماژور محسوب میشوند. در شکل 3 ساختار اصلی الگوی هارمونیک کلاس B ارائه شده است.
از انواع مختلف الگوهای کلاس B، میتوان به دو الگوی سایفر[10] و کوسه[11] اشاره نمود که جزء تکرارشوندهترین الگوهای این کلاس محسوب میشود.
در ادامه جزئیات مربوط به این دو الگو تشریح میشود.
شکل3- ساختار الگوی هارمونیک کلاس B
لازم به توضیح است که در خصوص تقسیمبندی الگوهای هارمونیک دو نوع Anti-class A و Anti-class B نیز وجود دارد به ترتیب در کلاس B و A قرار میگیرند.
3-تعیین ناحیه PRZ
ناحیه PRZ مخفف عبارت Potential Reversal Zone، محتملترین محدوده برای برگشت روند یک سهم است که از همپوشانی چند فیبوناچی بدست میآید.
در شکل 4 یک الگوی 5 نقطه الگوی هارمونیک از نوع صعودی نشان داده شده است که گامهای تعیین ناحیه PRZ در آن مشخص است. همانطور که مشاهده میکنید، گامهای مربوطه به شرح زیر است:
1- ابتدا یک فیبوناچی ریتریسمنت[12] بر روی موج XA ترسیم نموده و سطح مهم ریترسمنت آن به عنوان یکی از محدودههای با احتمال زیاد برای اتمام موج CD مشخص میگردد.
2- در گام دوم یک فیبوناچی سه نقطهای پروجکشن[13] از موج AB بر روی C ترسیم نموده و مطابق با نسبتهای مهم فیبوناچی وابسته به نوع الگوی هارمونیک، دومین سطح PRZ مشخص میگردد.
3- در گام سوم، با ترسیم فیبوناچی ریتریسمنت (از نوع گسترشیافته) بر روی موج BC و تعیین یکی از نسبتهای مهم فیبوناچی، سومین سطح PRZ نیز تعیین میشود. به محدودهای که از همپوشانی این سه ابزار فیبوناچی بدست میآید، ناحیه PRZ گفته میشود.
شکل4- گامهای تعیین ناحیه PRZ
نکته بسیار مهم این است که با وجود ساختار دقیق و منجسم الگوهای هارمونیک در محاسبه ناحیه محتمل برگشت قیمت، هرگز نباید بدون توجه به سایر سینگالهای تائیدکننده اقدام به معاملهگری نمود. بالا بودن احتمال بازگشت روند در این ناحیه به این معنی نیست که صد در صد سیگنال داده شده به تحقق خواهد پیوست بلکه میبایست حتما سینگال بدست آمده توسط سایر ترفندهای معاملهگری از جمله پرایس اکشن[14]، اندیکاتورهای شاخص[15]، الگوهای شمعی[16] و غیره تائید شود و با مدیریت سرمایه و قرار دادن حد ضرر مناسب و ورود پلهای مقدار ریسک معامله را به حداقل رساند.
4- الگوی هارمونیک ABCD
الگوی ABCD یک ساختار قیمتی چهارنقطهای است که با توجه به تمایل ذاتی بازار به تکرار حرکات موفق که فلسفه تشکیل آن بر مبنای تمایل ذاتی بازار به تکرار قبلی تشکیل میشود. به طوریکه بازار اقدام به تقلید از موج AB نموده و موجی هماندازه و مشابه با موج قبلی، CD را تشکیل میدهد.
الگوی AB=CD سادهترین نمونه و پایه و اساس تمامی الگوهای هارمونیک است و به دو نوع صعودی و نزولی تقسیمبندی میشود. در شکل 5 الگوی هارمونیک ABCD از نوع صعودی نشان داده شده است.
نکته مهم در الگوی AB=CD تساوی ارتفاع عمودی موجهای AB و BC است که در شکل 6 نشان داده شده است. همانطور که مشاهده میشود، تساوی بازهی زمانی بین امواج از شروط اصلی تشکیل این الگو محسوب نمیشود[3]. همچنین شکستهشدن کف نقطه B (و یا سقف آن وابسته به صعودی یا نزولی بودن الگو) یکی دیگر از ویژگیهای این الگو است.
شکل 5- الگوی هارمونیک صعودی ABCD
لازم به توضیح است که در برخی مراجع (از جمله مرجع [1]) شروط برقراری این الگو را در برابری طول زمانی یال AB با BC و یا تساوی از لحاظ قیمت این دو یال معرفی شده است که در شکل 7 نشان داده شده است.
به منظور تشخیص الگوی هارمونیک AB=CD کافی است، فیبوناچی پروجکشن موج AB را از نقطه C ترسیم نموده و تراز فیبوناچی100 درصد را با تارگت واقعی قیمت بر روی نمودار مقایسه نمائید.
شکل 6- تساوی ارتفاع موجهای AB و CD
شکل 7- شروط برقراری الگوی AB=CD
در این الگو تراز نسبتهای فیبوناچی معمولا روابط دوسویهای (متقابلی) را از خود نشان میدهند که در جدول 1 به ازای ریتریسهای مختلف نقطه C ارائه شده است. به عنوان مثال اگر محدوده C تا تراز 61.8 درصد اصلاح نماید، BC میتواند تا تراز 161.8 درصد ادامه پیدا کند که به عنوان الگوی Perfect Pattern نیز تعریف میشود.
همانطور که مشاهده میشود، بر مبنای موقعیت نقاط C و D میتوان حالات متنوعی را برای این الگو متصور شد.
در این الگو ابتدا با رسم یک فیبوناچی ریتریسمنت بر روی یال AB، محدوده C مشخص شده و با توجه به جدول 1 و شناسایی نقطه D یکی از خطوط PRZ مشخص میگردد. سپس با رسم یک فیبوناچی پروجکشن بر روی یال AB و امتداد آن تا نقطه C، محدوده D و خط PRZ دوم مشخص میشود (این بار در محدوده AB=CD).
نکتهی قابل توجه جدول 1 این است که هر چقدر نقطه C اصلاح کمتری داشته باشد(حداقل اصلاح 0.382)، احتمال پیشروی موج بعدی میتواند بیشتر باشد و بالعکس یک اصلاح عمیق در موج BC معمولا منجر به کاهش شیب و قدرت روند در موج CD خواهد شد.
همچنین لازم به ذکر است که اعداد ارائه شده در جدول 1 برای حالت ایدهآل این الگو محسوب میشود و میبایست ورود و خروجهای معاملاتی همراه با مدیریت سرمایه و با استفاده از سایر روشهای شناسایی نقاط برگشتی تائید شود.
جدول 1- ترازهای نسبت فیبوناچی برای الگوی ABCD
5- زیرمجموعههای الگوی(Alternate ABCD)
الگوی AB=BC دارای دو زیر مجموعه فرعی مهم است که به ترتیب الگوی 1.27AB=CD و 1.618AB=CD نام دارند[2]. در شکل 8 زیرمجموعههای الگوی ABCD نشان داده شده است. این تارگتهای فرعی نقش محدودههای با اهمیتی را ایفا خواهند نمود. به این معنی که در صورت شکسته شدن الگوی AB=CD، احتمال گسترش قیمت تا این سطوح وجود خواهد داشت.
همانطور که در شکل 8 مشاهده میشود، در این حالت علاوه بر مدت زمان دو موج، ارتفاع عمودی آنها نیز متفاوت است.
شکل 8- زیرمجموعههای فرعی الگوی هارمونیک ABCD
لازم به ذکر است که در برخی از مراجع الگوهایی چون 0.618AB=CD و دوسویه[17] (شکسته شدن کف یا سقف A توسط C) را نیز به عنوان زیرمجموعه الگوی ABCD معرفی گردیده [1] که در این مقاله به آنها پرداخته نمیشود.
6- الگوی گارتلی
الگوی گارتلی یک الگوی هارمونیک کلاس A است که در شکل 9 نشان داده شده است. این الگو نخستین بار توسط H.M.Gartly در سال 1392 ارائه گردید.
تحقیقات گارتلی حاکی از آن است که، این الگو اغلب با یک اصلاح 61.8 درصد در موج AB آغاز میگردد. بهطوریکه در صورت اتمام موج AB با اصلاح 61.8 درصدی، یکی از خطوط PRZ میتواند بر روی سطح ریتریسمنت 78.6 درصد (بر روی جذر نسبت مهم 61.8) قرار گیرد.
در این الگو، نقاط B و D توسط فیبوناچی اصلاحی بر روی موج XA برآورد میشود.
نقطه C میتواند بین 0.382-0.886 موج AB اصلاح نمائید که برای تمامی الگوهای کلاس A یکسان است.
همچنین میزان اصلاح CD نیز میتواند کلیه نسبتهای مجاز فیبوناچی 1.13- 1.618 را به خود اختصاص دهد.
ورود یا خروج از بازار با استفاده از الگوی گارتلی میبایست توسط همپوشانی فیبوناچیها (مطالب بخش 3 ) و سایر ترفندهای معاملهگری همراه با مدیریت سرمایه صورت گیرد.
بهطوریکه با استفاده از سه ابزار مهم فیبوناچی، ناحیه PRZ با احتمال برگشت بالا شناسایی شده و سپس با بررسی سایر سینگالهای تائیدکننده میتوان اقدام به معاملهگری نمود.
شکل 9- الگوی گارتلی صعودی
لازم به توضیح است که در برخی از مراجع الگوی گارتلی به چهار نوع تقسیمبندی میشود که شامل Simple، Ideal، Perfect و Max است[1]. در این الگوها، ترازهای فیبوناچی توصیه شده برای نقاط مختلف اندکی با مقادیر ارائه شده توسط اسکات کارنی متفاوت است.
به عنوان مثال مقدار توصیه شده برای اصلاح نقطه B و D به ترتیب در فضای بین ترازهای 0.382-0.618 و 61.8-78.6 فیبوناچی ریتریسمنت XA بیان شده است. در این مقاله جزئیات مربوط به دستهبندی این الگو ارائه نشده و گرافهای ارائه شده بر اساس مرجع اصلی الگوهای هارمونیک کتاب Scott Carney میباشد.
7- الگوی پروانه
الگوی پروانه یکی دیگر از الگوهای هارمونیک کلاس A است که تشکیل آن در نمودارها، حاکی از احتمال بالای برگشت روند است. این الگو اولین بار توسط Bryce Gilmore شناسایی شده که در سال 1998توسط آقای اسکات کارنی درصدهای فیبوناچی آن به طور دقیق محاسبه شده است.
در شکل 10 یک الگوی پروانه از نوع نزولی نشان داده شده است.
یکی از تفاوتهای الگوی پروانه با گارتلی، در موقعیت تشکیل نقطه D است. بهطوریکه در این حالت پیوت D از محدوده نقطه X (کف یا سقف) خارج خواهد شد. همچنین موقعیت تشکیل نقطه B نیز در الگوی پروانه با گارتلی متفاوت است و در الگوی پروانه نقطه B اصلاح عمیقتری خواهد داشت.
همانطور که در شکل 10 مشاهده میشود، بالهای پهن این الگو شباهت زیادی به بالهای پهن و متقارن پروانه داشته که دلیل نامگذاری آن به الگوی پروانه است.
بنابراین اگر اصلاح اولیه (موج AB) بسیار عمیق باشد و اصلاح دوم، از پیوت X عبور نماید و تا فیبوناچی 127.2 درصد نیز ادامه یابد، میتوان انتظار تشکیل الگوی پروانه را داشت.
در این الگو نیز با توجه به نسبتهای ارائه شده در شکل 10 و استفاده از 3 ابزار فیبوناچی میتوان ناحیه PRZ را تعیین نمود و با در نظر گرفتن سایر سیگنالهای تائیدکننده اقدام به ورود یا خروج از یک معامله نمود.
شکل 10- الگوی هارمونیک پروانه
لازم به توضیح است در یک دستهبندی انجام شده، الگوی پروانه به سه نوع Simple، Idealو Perfect تقسیم میشود.
شکل 10 نوع Simple این الگو میباشد که ترازهای فیبوناچی آن مطابق با مرجع اصلی الگوهای هارمونیک است و ترازهای توصیه شده برای دو الگوی دیگر اندکی با نوع Simple متفاوت است. به طور مثال در الگوی Ideal نقطه D میتواند بین فضای 127.2-161.8 فیبوناچی ریتریسمنت XAگسترش نماید و بین فضای 161.8-261.8 موج BC نیز ادامه یابد.
8- الگوی سایفر
الگوی سایفر یکی از پرکاربردترین و تکرارشوندهترین الگوهای کلاس B است که در تقسیمبندیهای مختلف در قالب دو نوع Simple و New شناخته شده است. نقطه تمایز این الگو نسبت به الگوهای گارتلی و پروانه عبور پیوت C از محدوده A است. در شکل 11 الگوی سایفر از نوع Simple ارائه شده است.
در این الگو نیز همانند سایر الگوهای هارمونیک ابتدا موج XA تشکیل میشود و اصلاح آن میتواند 38.2-61.8 درصد تا نقطه B ادامه یابد. میزان اصلاح موج BC در الگوی سایفر نباید از 141.4 درصد تجاوز نماید. اما کلیه نسبتهای دلخواه از 113-141.4 برای تعیین موقعیت C مجاز است.
همچنین در این الگو، نقطه D میتواند تا 78.6درصد موج XC اصلاح نمائید که در شکل 11 نشان داده شده است.
لازم به توضیح است که در صورت عبور نقطه C از محدوده 141.4 درصد، امکان تشکیل الگوی سایفر از نوع New محتمل خواهد بود که در این حالت نقطه C میتواند تا تراز فیبوناچی 214 نیز ادامه یابد.
در این شرایط با توجه به شباهت دو الگو، میبایست ورود به بازار با مدیریت ریسک و استفاده از سایر سیگنالهای تائیدکننده باشد.
شکل 11- الگوی هارمونیک سایفر
9- الگوی کوسه
الگوی کوسه یکی دیگر از الگوهای کلاس B است که میزان اصلاح در موج BC به قدری زیاد است که تمام موج AB را در برگرفته و از محدوده آن خارج میشود.
این الگو توسط Scott Carney معرفی گردید و دارای انواع مختلف Shark، Shark 1 و Shark 2 است که در این مقاله به تشریح جزئیات مربوط به الگوی Shark پرداخته میشود.
در شکل 12 الگوی Shark نشان داده شده است. همانطور که مشاهده میشود، نقطه B میتواند محدوده 38.2-88.6 درصد فیبوناچی ریتریسمنت موج XA تغییر نماید.
همچنین نقطه D میتواند تا محدوده 88.6-113 درصد فیبوناچی ریتریسمنت موج XC پوشش دهد.
در این الگو زمانی که نقطه B توسط موج CD شکسته شود میتوان با استفاده از سه ابزار فیبوناچی اقدام به تعیین محدوده PRZ نمود و با استراتژی مناسب و با در نظر گرفتن سایر سیگنالهای تائیدکننده اقدام به معاملهگری کرد.
شکل 12- الگوی هارمونیک کوسه
10- نتیجهگیری
تعداد زیادی از معاملهگران از نسبتهای فیبوناچی استفاده میکنند و به همین دلیل بازارهای مالی واکنشهای بسیار زیادی به این سطوح نشان میدهند و در نتیجه در ترازهای مربوط به نسبتهای فیبوناچی، سطوح قوی از حمایت و مقاومت شکل میگیرد.
تمرکز انواع مختلف فیبوناچی در یک ناحیه، سبب شکلگیری موانعی بزرگ در مقابل حرکات قیمت میگردد و در نتیجه آن حرکت معکوس بازار آغاز میشود.
الگوهای هارمونیک بر پایه همین نسبتهای فیبوناچی شکل گرفتهاند. این الگوها ساختار مشخصی از حرکات قیمت و نسبتهای فیبوناچی هستند که احتمال بازگشت بازار از این نواحی بالا میباشد و فرض کلی در این الگوها بر این اساس است که همانند آنچه در گذشته اتفاق افتاده در آینده نیز شکل خواهد گرفت.
اگر الگوهای هارمونیک به درستی شناسایی شوند، میتوانند فرصتهای مناسب معاملاتی با کمترین ریسک را برای معاملهگران فراهم نمایند.
در گام اول ممکن است شناسایی این الگوها در چارتهای قیمت، کمی با دشواری همراه باشد اما با تمرین مستمر و استفاده از این روش در کنار سایر ابزارهای تکنیکال میتوان به موفقیتهای خوبی در بازارهای معاملاتی دست یافت.
منابع
1- ژند، م.ح.1399. الگوهای هارمونیک پیشرفته، انتشارات آراد.
2- صمدی، ب. 1392. الگوهای هارمونیک، WWW.farachart.com.
3- مشهورینژاد پ. 1398. آموزش تحلیل تکنیکال پیشرفته.
4-Carney, Scott M. Harmonic Trading: Volume One. Upper Saddle River, NJ: FT Press, 2010.
5-Kane, Jim. Advanced Fibonacci Trading Concepts. Tucson, AZ: KaneTrading.com, 2003.
[2] Harmonic
[3] Fibonacci Ratios
[4] Major Pivots
[5] Bullish or Bearish Pattern
[6] Gartley Pattern
[7] Butterfly Pattern
[8] Bat pattern
[9] Extension Retracement
[10] Cypher Pattern
[11] Shark Pattern
[12] Fibonacci Retracement
[13] Fibonacci Projection
[14] Price Action
[15] Indicators
[16] Candlestick Patterns
[17] Reciprocal Pattern
مهدی باقرزاده، گروه تحلیلی محمدرضا فلفلانی
مطالب زیر را حتما بخوانید
-
صفر تا صد تحلیل عرضه و تقاضا و نقش آن در بازارهای مالی برای معامله گران
371 بازدید
-
همه آنچه که یک معامله گر باید در رابطه با بهترین اکسپرت فارکس بداند.
300 بازدید
-
تریدر یا معامله گر کیست؟ با یکی از پولسازترین شغل های قرن آشنا شوید!
462 بازدید
-
آیا سبدگردانی خوب است؟ صفر تا صد آنچه که باید بدانید.
243 بازدید
-
پولبک چیست؟ آنچه تحلیلگران تکنیکال باید بدانند.
451 بازدید
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.